ThinkingOutLoud

شرکتم الان.. واستادم لب پنجره.. آهنگ خانوم گل ابی پلی عه الان...

و من دارم روزها رو میشمرم که چقدر مونده تا آغوشت...

 

این روزها فقط منتظر معجزه‌م...

یه معجزه که دیگه وقتی بغلم می‌کنی.. نترسم.. 

که بدونم این آغوش مهربونت.. تا همیشه‌ی همیشه.. مال خود ِ خود ِ منه..!

ThinkingOutLoud...

سلام

الان که داشتم حساب میکردم.. دیدم چنننند روووز شده که ننوشتم اینجا چیزی..!!

میدونی.. اژ اون شبی که چت کردم باهات و یکم حرف زدیم.. 

یکم آروم ترم. یکم دلتنگی هام کم شده.. 

شب قبلش هم که دیده بودمت با بچا.. 

درگیری های ذهنی و دلتنگی هام یکم کم شدن.. 

 

 

اما خب.. باید حضوری حرف بزنم باهات.. 

برای اولین بار.. بابا از تو پرسید از من !!!

ThinkingOutLoud...

دو هفته بود که تنها ننشسته بودم کنارت....! دلم واست تنگ شده یود... واسه اینکه نگاهت کنم و تو دلم قربون صدقه ت برم.. واسه اینکه دستمو آروم بچرخونم تو موهات..  که دستمو بگیری و دلم گرم باشه به بودنت... ThinkingOutLoud...ادامه مطلب

پیاده روی بعد از دانشگاه.. :) 

 

کی بغلم میکنی پس..؟ دلم بغل ِ مهربون میخواد... 

ThinkingOutLoud...

امشب و درست همین حالا

برای اولین بار بهت گفتم ک همچین وبلاگی هست....

 

هیچ تصوری ندارم ک اینجا رو بخونی ری اکشنت چیه :)))

ThinkingOutLoud...

میون تموم این روزهای شولوغ و پردغدغه... وسط این همه خبرهایی که خوشبختی رو هی دورتر و دورتر می‌کنه.. از غصه‌هایی به کوچیکی دونه‌های انار تا بغض‌ی که اندازه یه هندونه.. راه گلوی آدمو میبنده.. میون تموم ThinkingOutLoud...ادامه مطلب

سرفه کنی.. گلوت درد کنه..

خم شه گلوت رو ببوسه هزار بار...

من ؟ کیف کردم از این همه مهربونیش.. 

ThinkingOutLoud...

مغرم داره منفجر مبشه

از این همه فکر و خیال و استرس 

 

 

و بدترین قسمتش اینع که گفتنش هم غایده ای نداره :(

ThinkingOutLoud...

انگار شروع درد و ترس و اشک و تنهاییست.....!

 

ThinkingOutLoud...

این هفته از اون هفته ها بود که انگار رفته بودیم مسافرت :))

 

که یه ساعت تمام به جمله ی داستان ننه ت !!!!! بخنیدم:)))

سه تا نفس عمس :)))) بکش :))) 

که دوتا فیلم رو تا نصفه ! ببنیم ! 

که ساعتا حرف بزنیم و درد و دل کنیم..

که تو باشی و من و همین و بس

 

 

 

کنار همه ی دلهره ها.. خوشحالم 

ThinkingOutLoud...